آیا برای قناتها میتوان آیندهای متصور بود و یا آنها را باید به موزه ها سپرد؟ آیا قناتها که روزگاری شریان حیات در کویر مرکزی ایران و بسیاری از دیگر نقاط بودهاند در آینده حیات و تمدن در مناطق خشک و نیمه خشک جایگاهی خواهند شد؟
متن حاضر گفتگویی است با دکتر محمد مهدی جوادیانزاده، دکترای عمران (گرایش مدیریت منابع آب) و کارشناس مسائل آب که مدتها مدیریت مرکز ملی باروری ابرها را بر عهده داشته و اکنون نیز مدیر عامل شرکت آب منطقهای یزد میباشد.
موضوع این گفتگو نسبت قنات به عنوان یک میراث زنده تاریخی و منبعی برای تامین آب در کویر با نیازهای امروز و فردای جامعه است.
گفتگوی علی اکبر قیومی، مدیر مرکز توسعه فناوری آب (وابسته به پارک علم و فناوری یزد) با دکتر جودیان زاده را با یکدیگر می خوانیم.
• جناب آقای دکتر جوادیانزاده با سپاس از وقتی که در اختیار مرکز توسعه فناوری آب قرار دادید و به عنوان نخستین سوال از مهمترین ویژگیها و خصوصیات قنات به عنوان روشی پایدار برای تامین آب در کویر بفرمائید.
دکتر جوادیان زاده: به نام خدا و با تشکر از پارک علم و فناوری یزد و دوستان فعال در مرکز توسعه فناوری آب. به نظر میرسد “قنات” و فناوریها یا مهارتهای مرتبط با آن را بتوان از دو جنبه کلی و عمومی مورد دقت و بررسی قرارداد. نخست نگاهی تاریخی و فرهنگی به قنات و میراث بزرگی است که از نظر سازهای و یا از منظر فرهنگ مدیریت مشارکتی و مباحثی از این دست، حول و حوش قنات شکل گرفته و نهایتاً تمدن کاریزی را شکل داده است. خوشبختانه به نظر میرسد امروزه با مطرح شدن مباحثی چون گردشگری قنات و یا ثبت جهانی این سازه، شاهد توجه بیشتری به قنات به عنوان یک میراث بزرگ تاریخی هستیم.
اما جنبه دیگری که بیشتر به موضوع این گفتگو مرتبط است، نگاه به قنات به عنوان یک منبع یا روش تأمین آب در مناطق خشک و نیمه خشک است. از این جهت باید توجه داشت قنوات کارآمدی خود را در طول تاریخی بسیار طولانی و برای هزاران سال به نمایش گذاردهاند. تقریباً همه فناوریها و تکنیکهای همزاد قنات از میان رفتهاند اما قنات هنوز زنده است و دلیل اصلی آن سازگاری و مبتنی بودن فناوری قنات بر طبیعت است. در واقع قنات هیچ بار اضافهای را به طبیعت تحمیل نمیکند، بلکه سیستم قنات، کاملاً خود را با طبیعت مطابقت داده و همین امر، دلیل اصلی پایداری قنات است.
کافی است توجه کنیم در دهههای اخیر با گسترش استفاده از فناوری چاههای عمیق و موتور پمپها چه هزینههایی بر طبیعت تحمیل شده و در نتیجه آن با چه مشکلاتی مواجه شدهایم. کاهش سطح مخازن حیاتی آب، شور شدن آب، نشست زمین و تهدید جدی کشاورزی و حتی حیات در مناطق کویری از جمله مشکلاتی است که امروزه در اثر استفاده بی مهار از فناوری های جدید و تحمیل بار اضافه به طبیعت با آن مواجه شده ایم.
فناوری موتور پمپها در ذات خود با طبیعت همراه و هماهنگ نیست و ما باید از ابزارهایی قانونی و یا دیگر اهرمهای اجباری برای کنترل برداشت استفاده کنیم. اما در مورد قنات اینگونه نیست. قنات و کشاورزانی که با این نظام کار میکنند نوعی سیستم خود کنترلی دارند و به طور طبیعی، کشتهایی متناسب با محیط و میزان بارش را انتخاب میکنند و سطح زیر کشت را نیز با آن هماهنگ میکنند. اما در کشاورزی با موتور پمپها میبینیم که چطور محدودیتهای زندگی در کویر در این سالها فراموش شده و به طور بی سابقهای به سطح زیر کشت محصولاتی پر آبخواه اضافه شد و در نتیجه ناگهان با خشک یا شور شدن چاهها، مشکلات عدیدهای را دچار شدهایم که قطعاً راه حل هایی کوتاه مدت برای آن متصور نیست. بر این اساس مهمترین ویژگی قنات را مبتنی بودن بر طبیعت میدانم که ضامن کارآمدی و پایداری آن است.
• آقای دکتر چنانچه ممکن است به جوانب مدیریتی یک قنات و سنت های فرهنگی این حوزه که با بخش مدیریت منابع آبی ارتباط می یابد، اشاره فرمایید.
دکتر جوادیان زاده: قناتها نه تنها از نظر سازهای و فنون احداث یک شاهکار محسوب میشوند بلکه از نظر نظام مدیریتی نیز بسیار قابل توجه هستند. یک قنات کاملاً توسط کاربران و در یک سیستم مستقل از حاکمیت و با ملاحظه منافع بلند مدت کاربران مدیریت میشود. در واقع مدیریت یک قنات هیچ هزینهای برای دولت ها نداشته و مردم با بیشترین بهرهوری و کمترین هزینه و در مدلی کاملا مشارکتی نسبت به مرمت و نگهداری و بهرهبرداری از آن اقدام می نمودهاند.
امروزه سیستم مدیریت منابع آب در ایران تقریباً به طور کامل دولتی است و به همین دلیل اولاً پرهزینه و تاحدودی ناکارآمد است و در ثانی گاه با مقاومتهایی برای اجرای تصمیمات و سیاست گزاری ها در میان مردم مواجهیم. دولت در سالهای اخیر برنامههایی را برای توسعه “تشکلهای آب بران” تدارک دیده است که در این جهت علاوه بر تجارب موفق جهانی به خوبی میتوانیم از میراث مدیریتی در قنوات نیز استفاده کنیم.
نکته دیگر که به بهرهوری نظام قنات بر میگردد آنکه در گذشته علاوه بر کشاورزی آب لازم برای شرب و بهداشت نیز از همین محل تأمین میشده است. مردم حتی در خانههای خود با “پاکنه”ها به آب قناتی که متعلق به دشتی در دور دست بوده است دسترسی داشتهاند. علاوه بر این بسیاری از تاسیسات عمومی و عام المنفعه نظیر آبانبارها، حوض ها، مساجد و … توسط قنوات مشروب میشده و آب قنات تنها اختصاص به کشاورزی نداشته است. از همه مهمتر آسیابهای قدیمی است که در مسیر قناتها طراحی شده و تامین غذای روزانه به عنوان یک نیاز حیاتی را بر عهده داشته است. به طور کلی باید گفت ما در مدیریت قنوات با یک نظام خصوصی جامع و سیستم مدیریتی کارآمد و با بهرهوری بالا و کاملاً متکی به مردم مواجه هستیم.
• *وضعیت کنونی قنوات را در کشور چگونه میبینید؟
دکتر جوادیان زاده: واقعیت آن است که مردم و حاکمیت برای چند دهه متمادی نسبت به قناتها بیمهر و بی تفاوت بودهاند و آثار این بیمهری طولانی مدت را به سادگی می توان از مشاهده وضع موجود قنوات، ملاحظه نمود. مهمترین مشکل کلی قنوات، و به طور خاص قنات های دشتی (در برابر قنوات هوابین) تعدی به حریم آنها بوده است. این در حالی که از سال 1309 قوانینی در دست داریم که ورود به حریم قنوات را محدود و ممنوع ساخته است. بر این اساس حفر چاهها در حریم قنوات، مهمترین دلایل خشکیدن و یا در اصطلاح “فوت” قنات ها محسوب می شود.
توسعه شهرها و قرار گرفتن زمینهای کشاورزی که توسط قنوات مشروب میشدهاند در محدوده شهرها و علاوه بر این تغییر سبک زندگی و تغییر الگوی مشاغل و از میان رفتن نسبی کشاورزی معیشتی و به طور خاص کاهش بارندگیها، داستان غم انگیز قنات را رقم زده است.
اما با این وجود باید توجه داشت که قنات هنوز زنده است و در حال حاضر در استانی خشک و کویری چون یزد، حدود 18% از آب مصرفی در بخش کشاورزی از طریق قنوات تأمین میشود.
قطعاً به مدد برنامههای مرمت و احیای قنوات میتوان به آینده قناتها امیدوار بود و دلیل اصلی آن چنانچه ذکر شد سازگاری این فناوری با اقلیم خشک و به ویژه در فلات مرکزی است.
• آقای دکتر جوادیانزاده ، آیا به نظر شما در شرایط کنونی و با طور خاص با توجه به تغییر الگوی نیازمندیها امکان تعریف کاربریهای جدیدی برای قنوات وجود دارد؟ این راهبرد را تا چه اندازه در جهت احیای قنات ضروری می دانید؟
دکتر جوادیان زاده: بله، حتما چنین امکانی وجود داشته و لازم است به طور جدی و عملیاتی مورد توجه قرار گیرد. تامین آب شرب در برخی از شهرهای کوچک و حتی روستاها میتواند با کمک قنات انجام شود.
برخی از صنایع و به ویژه صنایع بزرگ نیز با توجه به حجم بالای سرمایه لازم برای احیای قنات، میتوانند از این مکان استفاده نمایند. وقتی برخی از صنایع بزرگ حاضر هستند که آب را با سرمایه گزاری سنگین از خلیج فارس منتقل کنند، و یا برای جمع آوری، انتقال و تصفیه فاضلاب شهری سرمایهگذاری میکنند تا بتوانند پساب حاصله را در صنعت مورد استفاده قرار دهند، چه بسا در برخی موارد بتوان با استفاده از این حجم کلان از سرمایه گزاری، از قنوات به عنوان گزینهای جایگزین استفاده کرد.
همچنین شهرداریها نیز برای مصارف آب در فضای سبز شهری در پارهای از موارد میتوانند از قناتهای قدیمی که قابلیت احیا دارند استفاده نمایند.
احداث نیروگاههای کوچک مقیاس (میکرو) در مسیر قنوات برای تأمین برق خارج از شبکه نیز از جمله کاربریهای قابل بررسی محسوب میشود.
• جنابعالی به عنوان یک کارشناس در حوزه آب که سالها تجربه اجرایی نیز داشتهاید، برای احیای قنوات و یا به عبارت دیگر استفاده بیشتر و بهتر از این فناوری بومی در روزگار کنونی چه پیشنهادی دارید؟
دکتر جوادیان زاده: به اعتقاد بنده قنوات به دلیل الگوی برخاسته از طبیعت میتواند پایدار بماند و جایگاهی بهتر از شرایط کنونی بیابد. در این مسیر در مرحله اول تغییر نوع نگاه به قنات لازم است. قنات را باید مانند یک خط انتقال آب در نظر گرفت و نه لزوماً یک ابزار کشاورزی. اگر قنات را یک منبع تأمین آب بدانیم از دوگانگی موجود و آزاردهنده کنونی در مدیریت آن نیز رهایی خواهیم یافت. هم اکنون وزارت نیرو به عنوان متولی تأمین و حفاظت از منابع آب و مرجع صدور امتیاز بهرهبرداری از منابع آبی، هیچ دخالت و نظارتی در مدیریت قنوات ندارد. آثار منفی این دوگانگی کاملاً در عمل آشکار و بی نیاز از توضیح است.
یکی دیگر از راهبردهای مورد تأکید بنده، تصمیم قاطع و حضور و حمایت جدی دولت از عملیات مرمت و احیای قنوات است که خوشبختانه در این راستا هم در طرح کلان و ملی “احیا و تعادل بخشی منابع آبی” و هم در برنامه ششم توسعه راهبردهایی برجسته و سیاست هایی پر رنگ را شاهد هستیم.
موضوع مهم دیگر، ایجاد و تقویت “تشکلهای آب بران” است. ما نیازمند سپردن امور مدیریتی منابع آبی به مردم و آب بران هستیم. مدیریت قنوات الگوی خوبی از مدیریت مردمی و مشارکتی است . تشکل آب بران که در قالب طرح ملی “احیا و تعادل بخشی منابع آبی” اجرایی شده و توسعه خواهد یافت و میتواند در مناطقی چون استان یزد به طور جدی بر حفظ و احیای قنوات اثرگزار باشد.
و آخرین نکتهای که به نظر میرسد و در سوال قبلی نیز بر آن تأکید شد تعریف کاربریهای جدید برای قنوات مثلاً در حوزه آب شرب یا آب شهری و همچنین تأمین آب صنایع و در نتیجه هدایت سرمایههای کلان مالی برای احیا و مرمت قنوات است. البته در صورت تعریف کاربریهای عمومی میتوان از ظرفیت بزرگ و سرمایه “خیّران” نیز در حوزه آب استفاده کرد چنانچه در گذشته نیز شاهد موقوفات زیادی از محل داراییهای مردمی برای تأمین آب در جوامع شهری و روستایی بودهایم.