نگاهی به اقلیمهای گرم و خشک کشور که روزگاری با تکیه بر قناتها خو را با شرایط اقلیمی سازگار کرده بودند نشان میدهد که امروز به لطف مدیریت ناکارآمد، فساد و کشاورزی ناپایدار و غارت منابع آب، قناتها نیز یا از بین رفته یا نفسهای آخر میکشند.
واقعیت تلخ این است که در بسیاری از این مناطق راه بازگشتی وجود نداشته و منابع آب بکلی خشکیده اند.
سرنوشت دردناک ساکنان این اقلیمها مهاجرت به حاشیه شهرها و تبدیل شدن به مهاجران سرگردان درمعرض خطر و آسیب است و هم اکنون بسیاری از شهرهای بزرگ و کلانشهرها با این پدیده دست و پنجه نرم میکنند.
سؤال اینجاست که چه راه حلی برای این مهاجران سرگردان وجود داشته که مورد غفلت قرار گرفته است؟
همانگونه که برخی از بخشهای مدیریت کلان. کشور در مصرف و حفظ منابع آب اشتباههای مهلکی مرتکب شدند، در شرایط پساخشکیدگی نیز از سوی برخی این اشتباهات ادامه پیدا کرده، چرا که مسئله «تطبیق» را به فراموشی سپرده و هنوز از چاله در نیامده به چاههایی مانند انتقال آب فکر میکنند تا به وسعت و دامنه خشکیدگی بیافزایند!
این درحالی است که کشورهایی که شرایط مشابه ما دارند، اکنون شرایط خشکیدگی و خشکسالی را پذیرفته و به راهحلهایی برای تطبیق با استفاده از ظرفیتهای محلی باقی مانده روی آوردهاند.
در واقع هم اکنون وقت آن است که روستاییان را به روستاها بازگردانده و از یک سو با آموزش روشهای تطبیقی، إنها را توانمند کنند و از سوی دیگر حاشیه شهرها را از این جمعیت سرگردان و آسیبهای ناشی از آن نجات دهند.
از جمله مهمترین راهحلهای موجود کارآفرینی بدون نیاز به آب است، هرچند زندگی روستایی با آب و زمین بهم پیوند خورده، اما وقتی پای بقاء در میان باشد میتوان سبک زندگی را تغییر داد.
آموزش مهارتهای شغلی، مالی و زندگی. رمز اصلی تطبیق است. استفاده از ظرفیتهای بومی در راه اندازی مشاغل سبز، زنده کردن هنرها و صنایع دستی و آموزش آنها با هدف تولید و صادرات راه حل اساسی و پایدار است . مهارتهای شغلی با ریشههای فرهنگی عمیق، از یک سو میتواند پیوند معنادار روستائیان به فرهنگ دیرینشان را بازتعریف نماید و از سویی آنها را با سبک زندگی تازهای مواجه گرداند که میتواند منبع درآمد مکفی برایشان باشد.
آموزش مهارتهای مالی مانند مدیریت دخل و خرج، آموزش بازار و کسبوکارهای خرد، بازاریابی، قیمتگذاری و نظائر این نیز ابزار سبک زندگی جدید است که باید به آن توجه ویژه شود. با توجه به فراگیر شدن فناوری و بازارهای آنلاین، روستائیان نیز باید جهت دسترسی به بازار آموزش داده و توانمند شوند.
با توجه به طرح توسعه روستایی، کاملا ضرورت دارد که کارآفرینی در روستاها به عنوان یک روش تطبیق با شرایط کم آبی در نظر گرفته شده و طرحهای موجود نیز با در نظر گرفتن وضعیت آب ارائه و انتخاب شوند.
توسعه پایدار، توسعه توانمندسازانه با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگ ملی و محلی است که با این رویکرد حاصل خواهد شد و از تبدیل شدن روستائیان به مهاجران سرگردان در حاشیه شهرها جلوگیری خواهد کرد.